تحلیل عاملی تاییدی
هدف تحلیل عاملی
هدف تحلیل عاملی
هدف اغلب تحلیل های عاملی ساده کردن ماتریس همبستگی است، به گونه ای که بتوان آنها را در اغلب عوامل اصلی توصیف کرد؛ به عبارتی بتوان آنها را بر حسب تعدا کمی از عامل های زیر بنایی توضیح داد تا در نتیجه به روابط بین متغیرها پی برد. در واقع، هدف تحلیل عاملی ساده سازی مجموعه ی پیچیده ای از داده ها می باشد. زمانی که اسپرمن در سال ۱۹۰۴ این تکنیک را معرفی کرد، از ساده ترین روشهای محاسباتی استفاده شده بود. امّا با گذشته سالها و با کامل تر شدن رایانه ها، روشهای رایانه ای بسیاری به وجود آمد. در حال حاضر روشهای محاسباتی متفاوتی از تحلیل عاملی وجود دارد، که البته بعضی از آنها از لحاظ فنی نامناسب هستند و نتایج گمراه کننده است.
از تحلیل عاملی می توان بر روابط اساسی بین مقولات یا متغیرها پی برد. تحلیل عاملی مشخص می کند که در بین داده ها چه چیز عامل نامیده می شود، البته منظور از عامل همان ابعاد یا ساختار پنهانی است که محقق در پی کشف و یا آزمون آنهاست. این عامل های سازنده فرضی هستند که غالباً می توانند بین تبین داده ها مورد استفاده قرار گیرند؛ به عبارتی تحلیل عاملی، واریانس موجود در متغیرهای مختلف را بر اساس معدودی از عوامل نشان می دهد.
تحلیل عاملی گویای این سؤال است که عوامل متعدد، چگونه می توانند در یک مجموعه از داده ها قرار گیرند با آن سؤال (گویه) مرتبط شوند. در واقع، تجزیه و تحلیل عاملی روشی برای تعیین تعداد و ماهیت متغیرهای واقعی در میان تعداد زیادی از مقیاس ها می باشد. تحلیل عاملی تعداد متغیرهایی را که می باید پژوهشگر به کار گیرد کاهش می دهد؛ به سخنی دیگر یکی از اهداف اصلی تکنیک تحلیل عاملی، کاهش ابعاد داده هاست، یعنی کاهش دهنده ی تعداد متغیرها به تعداد کمتری از متغیرها یا همان عوامل پنهان است. بنابراین، هدف اصلی تکنیک های تحلیل عاملی، یافتن روش مختصر و مفید کردن اطلاعات بدست آمده از تعداد زیادی متغیر مورد مشاهده و تبدیل آنها به یک مجموعه کوچکتر از ابعاد ترکیبی جدید (عامل ها) با حداقل از دست دادن اطلاعات است. در این روش ابعاد یا سازه های اساسی که فرض می شود از لحاظ مفهومی مبنای مشترک متغیرهای مورد مشاهده هستند، مورد جستجو قرار می گیرد.
وظایف تحلیل عاملی
به طور مشخص تحلیل عاملی چهار وظیفه ی ذیل را می تواند انجام دهد:
- تشخیص یک مجموعه از ابعاد مفهومی که معمولاً از دید پژوهشگر پنهان هستند ( و یا به سهولت قابل مشاهده نیستند) در بین تعداد زیادی از متغیرها. یعنی هدف آن کشف یگانگی ها در بین متغیرهای متعدد است. در واقع، در روش تحلیل عاملی می توان سازه هایی را که قبلاً نامعلوم بودند آشکار ساخت.
- ارائه روش ترکیب و خلاصه کردن تعداد زیادی از افراد جامعه (یا واحدهای تحلیل) به داخل تعدادی گروه کاملاً متمایز از بین یک جامعه ی بزرگ؛ یعنی هدف آن تشخیص یگانگی در بین افراد جامعه (یا واحدهای تحلیل) است.
- تشخیص متغیرهای مناسب برای تحلیل های بعدی ( مثلاً استفاده از آنها در تحلیل رگرسیون و تحلیل همبستگی) از بین تعداد زیادی متغیر مشاهده، در مورد چگونگی تشخیص انتخاب متغیرهای مناسب است.
- ایجاد یک مجموعه از متغیرهای کاملاً جدید که تعداد آنها نسبت به متغیرهای مورد مشاهده خیلی کمتر است و قرار دادن آن به جای مجموعه متغیرهای مورد مشاهده در تحلیل های بعدی (مثل استفاده از آنها در تحلیل رگرسیون و یا تحلیل همبستگی)، در مورد چگونگی استفاده از این متغیرهای جدید که اصطلاحاً به آنها نمره ی عاملی گفته می شود، توضیح داده می شود.
با عرض سلام؛
ببخشید سوالی داشتم، میخواستم بدونم طرح های عاملی چه تفاوتی با مدل سازی دارند؟ و آیا رابطه ای بینشون هست یا خیر؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.