نرم افزار MICMAC در آینده پژوهی
برنامه رﻳﺰی، گرایش و خواست انسان به آینده، حل مشکلات آینده و امید ﺑﺮای آﻳﻨﺪه است. در باب برنامه ریزی و آینده پژوهی دو ﭘﺎراداﻳﻢ ﻛﻠﻲ اﻛﺘﺸﺎﻓﻲ و ﻫﻨﺠﺎری وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛـﺪام از اﻳﻦ ﭘﺎراداﻳﻢ ﻲ ﻫﺎ از زاوﻳﺔ ﺧﺎﺻﻲ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم آﻳﻨﺪه و پژوهش پیرامون آن و ﻧﺤﻮة رﺳﻴﺪن ﺑﻪ آن می ﻧﮕﺮﻧﺪ.(توایز، ۲۰۰۲)
پارادایم اکتشافی
در این پارادایم آینده نتیجه ی علی و معلولی گذشته است و نوعی جبر گرایی پنهان در آن وجود دارد. نتیجه ی این نوع نگاه به اینده، آینده ای محتوم و ثابت است که تاریخ مطابق با قوانین خود حال را به آینده تبدیل خواهد کرد.در این پارادایم انسان تنها یک ناظر بیرونی است که تنها می تواند به اکتشاف آن آینده ی محتوم بپردازد. این پارادایم بر پیش بینی مبتنی است و اکتشاف آینده تنها نتیجه ی منطقی آن است.(ناظمی، ۱۳۸۵، ۱۳)
پارادایم هنجاری
در این پارادایم نیروی انسان در ساخت آینده در نظر گرفته می شود و انسان جایگاه بیرونی و مشاهده گر خود را تغییر داده وبا مفهوم ساخت آینده روبرو می شود.
در این پارادایم انسان با طیف وسیعی از آینده ها شامل آینده ی محتمل، محتمل و باور کردنی روبرو است که رسیدن به هر کدام از آن ها به سطح و کیفیت خواسته ی انسان یعنی آینده مطلوب او بستگی دارد. در این پارادایم بر خلاف پارادایم اکتشافی، جبر گرایی پنهان وجود ندارد. بلکه انسان کاملا مختار است که مسیر زندگی خویش را خودش انتخاب نماید.(ناظمی، ۱۳۸۵، ۱۳)
عدم قطعیت در آینده
خوب مسلما رویکرد اکتشافی در برنامه ریزی به دو دلیل با چالش روبرو شده است. یعنی یک به دلیل جزمی و صلب بودن آینده و دیگری نبود دقت کافی، بنابراین تفکر پیرامون آینده و پژوهش در آن نیاز به زبان خاص خود را دارد تابتواند آینده را در قالب عناصر قابل پیش بینی و عدم قطعیت ها بیان نماید. این ابزار همان سناریو ها هستند. سناریو ها با همدیگر عدم قطعیت آینده را نشان می دهند. روش سناریو به عنوان یکی از روشهای مطرح در آینده پژوهی فرآیندی نظام یافته است که به کشف و بررسی عدم قطعیت در نگاه به آینده بلندمدت میپردازد. این روش دربردارنده مجموعه ای از توصیفهای جایگزین از آینده است که به علل گوناگون و بنا بر تفاوتهای موجود در حوزه های دانشی و فناوری و نیز انتظارهای متفاوت صاحبان منافع و کاربران با یکدیگر تفاوتهای بنیادین دارند. هدف از نگارش سناریوهای مختلف، افزایش توان پیشبینی صحیح آینده نیست بلکه هدف آن است که درک صحیحی از نیروهای راهبر و تأثیرگذار آینده حاصل شود. توانایی برنامه ریزی در عرصه های اجرایی و واکنش به تغییر، از راه درک و شناسایی این نیروها افزایش مییابد.
پیشینه کاربرد روش سناریو به دهه ۱۹۷۰ باز میگردد آن هم هنگامی که شرکت "شل" در این زمینه پیشگام شد. برنامه ریزان این شرکت به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودند که آیا ممکن است بر اثر حادثه ای تولید و عرضه نفت کاهش یابد؟ برنامه ریزان شل در پاسخ به این پرسش، شکل گیری سازمانی مانند اوپک را یکی از عوامل احتمالی کاهش عرضه نفت شناسایی کرده و برای آگاه ساختن مدیران ارشد شرکت از این موضوع به ارایه سناریویی توصیفی از آینده اقدام کردند. این سناریو که برای نخستین بار طراحی میشد، با اندیشه منطقی و متعارف تضاد داشت. با این وجود مدیران شرکت پذیرفتند در صورت بروز چنین آینده ای، تغییر چشمگیری در شیوه کار خود ایجاد کنند. مدیران شل پس از شکل گیری اوپک به دلیل کسب آمادگی لازم برای واکنش توانستند به سرعت برنامه های تجاری خود را اصلاح کنند.(حجازی، ۱۳۸۸).
روش پژوهش
تئودور گوردون و هلمر روشی با عنوان مدل های ساختاری تاثیرات متقابل را در سال ۱۹۶۶ پدید آوردند و این روش یکی از روش های پیشرفته بر مبنای سناریو نویسی در تحقیقات آینده پژوهی است و بر این سوال بنا نهاده شده است که " آیا پیش بینی آینده می تواند مبتنی بر تاثیرات احتمالی متقابل اتفاقات آینده بر یکدیگر باشد؟"(گوردون، ۱۹۹۴)
نرم افزاری برای انجام این تحلیل های ساختاری بنام میک مک MICMAC وجود دارد. نرم افزار میک مک جهت انجام محاسبات سنگین ماتریس اثرات متقطع طراحی شده است. روش این نرم افزار این گونه است که ابتدا متغیر ها و مولفه های مهم در حوزه ی مورد نظر شناسایی می شوند، سپس در ماتریسی بنام ماتریس تحلیل اثرات وارد می شود و میزان ارتباط میان متغیر ها با حوزه ی مربوط، توسط خبرگان تشخیص داده می شود. متغیر های موجود در سطر بر متغیر های موجود در ستون بر اساس نمره داده شده از جانب خبرگان تاثیر می گذارند(گادت، ۲۰۰۸)